فوائد الحائریه (کتاب)
نویسنده | محمدباقر بهبهانی |
موضوع | اصول فقه شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
تحقيق | مجمع الفكر الاسلامی |
|
کتاب «فوائد الحائریه» یکی از تألیفات محمدباقر بهبهانی (م، ۱۲۰۵ ق) به زبان عربی در زمینه اصول فقه است. این کتاب مجموعهاى از ابتکارات و خلاقیتهاى بهبهانی در سایر کتابهاى اصولی او مىباشد. از آنجا که عصری که شیخ در آن می زیسته اخباری گری رواج داشت نمونه هایی از برخورد شدید با اخباریون را می توان در جای جای کتاب فوائد الحائریه مشاهده کرد.
ساختار کتاب
کتاب حاضر در دو بخش کلی تألیف یافته است؛ بخش اول آن که همان "الفوائد الحائریه العتیقه" می باشد مشتمل بر ۳۶ فائده و خاتمه است و بخش دوم آن با عنوان "الفوائد الحائریه الجدیده"، شامل ۳۵ فائده می باشد که در اصل ملحقات "فوائد الحائریه القدیمه" است.
در این کتاب، تقسیم بندى خاصى به صورت کتب اصولى متداول وجود ندارد و مباحث الفاظ و مباحث عقلى از هم جدا نشدهاند. در فوائد الحائریۀ قدیمى مباحث حجیت خبر واحد، جواز تقلید، عمل به ظن، تعارض اخبار، اصل برائت، استصحاب، اقسام اجماع، علامتهاى حقیقت و مجاز، مشتق و قسمتى از مبحث اجتهاد مطرح شده و در فوائد الحائریۀ جدید مباحث تقیه، حسن و قبح عقلى، حمل مطلق بر مقید، بحث قیاس، اصل احتیاط و مباحث تکمیلى اجتهاد و تقلید و سایر مباحث مطرح شده است.
ویژگیهای کتاب
مهمترین ویژگى کتاب رد مستدل و برهانى نظریات اخبارىها است و با توجه به مطرح بودن نظریات ملا امینالدین استرآبادى (متوفاى ۱۰۳۳ قمرى) و صاحب حدائق در آن زمان، این خصوصیت کتاب اهمیت زیادى دارد.
خصوصیت دیگر این که، مؤلف پس از تدوین مباحث کتاب به تصحیح و تکمیل آن پرداخته است؛ مثلاً در فایدۀ دهم (حجیت خبر واحد) به فائدۀ بیست و دوم ارجاع مىدهد: و سنشیر إلیها مجملا فی الفائدة الثانیة و العشرین و من أراد التفصیل فلیرجع إلیها.
مؤلف گاهى به تاریخچۀ مباحث اصولى مىپردازد و مثلاً در رابطه با جملۀ «إنّ الجمع مهما أمکن أولى من الطرح» در بحث تعارض اخبار مىگوید که دلیلى بر این قاعده وجود ندارد و از زمان شیخ طوسى مرسوم شده است و چون در آن زمان عدهاى از شیعیان به دلیل تناقض در کلمات معصومین علیهمالسلام مرتد مىشدند، شیخ طوسى براى رفع این محذور این نظریه را مطرح کردهاند.
در مجموع با همۀ نکات مثبت کتاب، ناهماهنگىها و نقایصى نیز در کتاب دیده مىشود، مانند این که گاهى بعضى از مباحث اخلاقى را، مثلاً در فایدۀ اوّل و مباحث فقهى را در فایدۀ ۱۶ به عنوان مباحث اصولى مطرح کرده است.
نوآورىها و ابتکارات
چنانکه در ابتداى مقصد سوم از «فرائد الأصول» شیخ اعظم انصارى قدسسره آمده است، جدا کردن امارات و اصول و نامگذارى امارات به ادلۀ اجتهادى، و اصول عملیه به ادلۀ فقاهتى از ابتکارات وحید بهبهانى رحمهالله مىباشد.
در فائدۀ ۳۳ در بحث وظایف محوله به مجتهد یکى از اساسىترین نظریات را در بحث ولایت فقیه و حکومت بیان مىکنند. مؤلف پس از این که مجتهد، فقیه، مفتى، قاضى و حاکم شرع منصوب را عبارت از یک فرد مىدانند، این طور مىگویند: و ظاهر این است که حکم فقیه مثل حکم قاضى نافذ است، چه آن افراد مجتهد باشند یا مقلد، مقلد او باشند یا مقلد کس دیگرى، «لإشتراک العلة و هی کونه منصوبا من المعصوم علیهالسلام و لأن حصول النظام لا یکون إلاّ بذلک و لأنّه نائب المعصوم علیهالسلام».
در بحث خبرى که ظن و گمان ایجاد مىکند، خبر ضعیفى را که به وسیلۀ شهرت تأیید مىشود بر روایات صحیحى که با شهرت تأیید نمىشود، مقدم دانسته و این روش را طریق قدما و اکثر متأخرین مىداند.
وضعیت کتاب
مؤلف الذریعة، تاریخ تألیف فوائد الحائریۀ قدیمى را روز دوم ربیع الثانى سال ۱۱۸۰ دانسته است.؛ ولى در رابطه با تاریخ تألیف فوائد الحائریۀ جدید مطلبى را بیان نکرده است.
کتاب فوائد الحائریة العتیقة در ابتدا از کتاب فوائد الحائریة الجدیدة که به آن ملحقات نیز گفته مىشده، جدا بوده است و بعدها در کنار هم قرار داده شدهاند. البته بعضى از مباحث فوائد حائریۀ جدید به فوائد حائریۀ قدیمى ارجاع داده شده است؛ مثل فائدۀ ۲۳ (قد ذکرنا فی الفوائد) یا در صفحۀ ۴۴ فایدۀ ۲۵ همین طور در صفحۀ ۴۶ فائدۀ ۲۷ (التی أشرنا إلیها فی الفوائد الحائریة) که مؤلف نام قسمت اول کتاب را بدون ذکر «قدیمى» یا «جدید» نگاشته است.
نسخهاى که کتاب موجود از روى آن چاپ شده است، مشخص نیست؛ اما این نسخه باید قبل از سال ۱۲۷۰ که این دو کتاب در آخر الفصول چاپ شده است، نگاشته شده باشد. در آخر فوائد الحائریۀ قدیمى این طور نوشته شده که در ۲۲ ربیع الأول ۱۲۴۲ قمرى نگارش آن پایان یافته است و در آخر فوائد الحائریۀ جدید نوشته شده، در ۲۱ ربیع الثانى سال ۱۲۴۲ قمرى به پایان رسیده است.
ناشر کتاب موجود مجمع الفکر الإسلامی است و در انتشارات باقرى در قم، در سال ۱۴۱۵ قمرى به چاپ رسیده است.
منابع
- ویکی نور.
- موسسه فرهنگی جام طهور، اعلام طهور، (۲۵ خرداد ۱۳۹۱).
متن کتاب
|